کانادا کشوری است در شمال قاره آمریکای شمالی، با مساحت ۹٬۹۸۴٬۶۷۰ کیلومتر مربع، دومین کشور پهناور جهان است اما تنها حدود ۳۵ میلیون نفر (در سال ۲۰۱۴) جمعیت دارد.
ساختار حکومت در کانادا از پادشاه یا ملکه بریتانیای کبیر، دولت فدرال، دو مجلس سنا و عوام، دولت‌های ایالتی و یک فرماندار کل که به عنوان نماینده ملکه ایفای نقش می‌کند، تشکیل شده است. این کشور تا سال ۱۷۱۳ مستعمره فرانسه بود. در این سال انگلیس کنترل آن را در دست گرفت و در قرن نوزدهم کانادا استقلال یافت.
شخص اول کانادا ملکه الیزابت دوم است که قانون به امضا و به نام او رسمیت و ضمانت اجرایی می‌یابد. پایتخت سیاسی کانادا شهر اتاوا است، محلی که در آن مجلس کشور و خانة فرماندار کل قرار دارد. او به صورت تشریفاتی رئیس مملکت است و به عنوان نماینده ملکه الیزابت دوم در کانادا، مستعمرة سابق بریتانیای کبیر، زندگی می‌کند.
این کشور با دارا بودن ۱۰ استان و ۳ ناحیه توسط دولت استانی و مستقل از هم اداره میشود ولی در کل تحت پوشش دولت فدرال اداره میشود.
پایتخت: شهر اتاوا پایتخت کشور کانادا بوده و حدود ۱ میلیون نفر جمعیت دارد. پرجمعیت ترین شهر کانادا تورنتو میباشد که جمعیت تورنتو بزرگ GTA حدود ۵.۵ میلیون نفراست. شهرهای مونترال و ونکوور با ۳.۴ و ۱.۹ میلیون نفر در رده های بعدی هستند.
مسافت: واحد اندازه گیری مسافت در کانادا کيلومتر ميباشد. کانادا بيشتر از ۷۰۰۰ کيلومتر پهنا دارد. سفر زمینی از هاليفاکس (شرق کانادا) تا ونکوور (غرب کانادا) حدود ۷ روز به طول ميکشد و اين در حالی است که همين مسير به صورت هوايی حدود ۷ ساعت به طول می انجامد.
جمعيت: جمعيت کانادا بر طبق آخرين گزارش اداره آمار کانادا (۱۵ نوامبر ۲۰۱۴) ۳۵٬۸۳۰٬۰۰۰ نفر است. حدود ۸۰٪ مردم کانادا در شهرهایی که کمتر از ۲۵۰ کیلومتر تا مرزهای آمریکا فاصله دارند زندگی میکنند.
مهاجرت: مهاجرت به کانادا یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد و جمعیت کانادا محسوب میشود. هر ساله هزاران نفر از مهاجرتهای قانونی و کلاسهای مختلف مهاجرتی وارد کانادا شده و در بازار کار کانادا مشغول به جذب و شروع زندگی جدید میکنند.
جمعیت فرانسوی زبان: زبان فرانسه زبان مادری حدود ۶.۶ میلیون کانادائی است. بیشتر فرانسوی زبانان در استان کبک زندگی میکنند. مونترآل دومین شهر بزرگ فرانسوی زبان دنیاست اما در حدود يك میلیون نفر از آنها در استانهای دیگر کانادا خصوصا انتاریو و نیوبرانزویک زندگی میکنند. زبان فرانسه به همراه زبان انگلیسی، دو زبان رسمی در کشور کانادا محسوب می‌شوند.
نظام آموزشی: مسئولیت نظارت و اداره سیستم‌های آموزشی در کانادا بر عهده دولت‌های ایالتی است و به همین دلیل سیستم آموزشی از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است. معمولا سیستم آموزشی به آموزش ابتدایی، متوسطه (دبیرستان‌ها)، و آموزش عالی (دانشگاه ها و کالج ها) تقسیم میشود آموزش درکانادا تا سن ۱۶ سال اجباری است (به استثناء ایالت‌های انتاریو و نیوبرانزویک که در آنها آموزش تا ۱۸ سالگی اجباری است) و دانش آموزان تا سطح ۱۲ درمدارس ابتدایی و متوسطه آموزش می‌بینند. مدارس خصوصی و عمومی در سراسر کشور وجود دارند و اکثر مدارس ابتدایی و دبیرستان‌ها “عمومی” و به عبارتی رایگان هستند. سال تحصیلی مدارس معمولا از اواخر ماه آگوست یا اوایل سپتامبر آغاز و تا اواخر یا نیمه ژوئن ادامه دارد. اغلب ایالت‌ها و نواحی برنامه پیش دبستانی برای آماده کردن دانش‌آموزان کلاس اول دبستان تدارک دیده‌اند. تحصیلات ابتدایی از سطح ۱ تا سطح ۶ یا ۸ را شامل میشود و دانش‌آموزان تحصیلات خود را تا سطح ۱۲ در دبیرستان ادامه می‌دهند. ساکنین کانادا پس از دریافت دیپلم دبیرستان می‌توانند در دانشگاه ها و یا کالج های کانادا ادامه تحصیل دهند که البته ادامه تحصیل در این مراکز رایگان نبوده و دانش‌آموز بایستی شهریه مربوط به دانشگاه یا کالج مورد نظر را بپردازد. با این حال دولت بیش از نیمی از هزینه تحصیلات دانشگاهی را پرداخت می کند. سال تحصیلی دانشگاهی به طور معمول از اواخر آگوست یا اوایل سپتامبر آغاز و تا پایان ماه آوریل ادامه می‌یابد.
اقتصاد کانادا: کانادا، به عنوان یکی از اعضای گروه هشت کشور صنعتی دنیا، دارای اقتصاد گسترده و گوناگونی است. واحد پول کانادا، دلار است که از نظر حجم مبادلات در سطح جهانی هفتمین واحد پول دنیا است.
این کشور از نظر صنعت و فناوری، کشوری پیشرفته است که سیستم اقتصادی آن به شدت به خصوص در بخش بازرگانی و دادوستد به ایالات متّحده وابسته است، به نحوی که باعث شده این کشور رابطه اقتصادی پیچیده و بلند مدتی را با این کشور داشته باشد - وابستگی این کشور به بخش منابع طبیعی گرانبهایش نیز بسیار زیاد میباشد. صنایع منابع طبیعی از قبیل جنگل داری، معدن داری، کشاورزی، صنایع نفت و گاز طبیعی، و ماهیگیری از مهمترین منابع تولید کار و درآمدهای صادراتی میباشند. کانادا همچنین رهبر جهان در زمینه ارتباط راه دور، بیوتکنولوژی، هوافضا و صنایع دارویی است. روز به روز تعداد کارونیروی انسانی در خدمات و صنایع فن آوری اطلاعات افرایش میابد.
نزدیکی جغرافیایی این کشور، به آمریکا سبب شده تا روابط اقتصادی کانادا و آمریکا بسیار گسترده باشد، به گونه‌ای که آمریکا و کانادا بزرگترین رابطه اقتصادی را در جهان دارند و حجم معاملات این دو کشور با هم از معاملات هر دو کشور دیگری در جهان بیشتر است. همچنین کانادا در کنار آمریکا و مکزیک اعضای تشکیل دهنده پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی NAFTA است.
آب و هوا: آب و هوای کانادا بطور کلی سرد است بجز در بخش جنوب غربی، جایی که استان بریتیش کلمبیا و شهر ونکوور در آن قرار دارند، که دارای آب و هوای معتدل است. پایتخت کانادا شهر اتاوا میباشد که با رکورد شب های زمستانی ٣٥ درجه ی سانتیگراد زیر صفر دومین پایتخت سرد دنیاست.
بيشتر كانادا چهار فصل بهار، تابستان، پائيز و زمستان را به شکل قابل تفكيك تجربه مي كند. دمای هوا در کانادا از جایی به جای دیگر می تواند بسیار متفاوت با شد.
بهار: بهار فصل باراني در بسياري از نقاط كانادا است. دماي هوا در طول روز به تدريج بالا مي رود ولي شب ها خنك است. ميانگين دماي هوا در ماههاي مارس، آوريل و اوايل مي در حدود ١۲ درجه سانتي گراد بالاي صفر است.
تابستان: تابستان رسماً از ۲١ ژوئن آغاز مي شود. ولي براي اغلب كانادايي ها ماه هاي جولاي و آگوست تابستان محسوب مي شود. در قسمت هاي جنوبي كانادا دماي هوا به طور معمول بالاي ۲۰ درجه سانتي گراد است و گاهي اوقات به بالاي ۳۰ درجه نيز مي رسد.
پائيز: فصل پائيز از ماه سپتامبر آغاز مي شود. هوا خنك مي شود و برگهاي درختان زرد مي شوند و مي ريزند. معمولاً در اين موقع از سال باران زيادي مي بارد. در برخي مناطق كانادا بخصوص در مناطق شمالي و يا كوهستاني اين كشور بارش برف از نيمه دوم اكتبر آغاز مي شود. ميانگين دماي هوا در طول روز درحدود ١۰ تا ١۲ درجه سانتي گراد مي باشد. ماههاي پائيز عبارتند از سپتامبر، اكتبر و نوامبر.
زمستان: در طول ماههاي زمستان (دسامبر، ژانويه و فوريه) دماي هوا در بيشتر نقاط كشور در طول روز و شب زير صفر است. دماي برخي مناطق گاهاً به ۲۵- درجه زير صفر مي رسد و اين در حالي است كه سواحل غربي كانادا به ندرت دماي زير صفر را تجربه مي كنند. در بيشتر مناطق كانادا از اواسط دسامبر تا اواسط ماه مارس برف بر روي زمين ديده مي شود. هر چه قدر كه ارتفاع منطقه بيشتر باشد و يا به شمال كانادا نزديكتر باشد زمستان هاي سختتري نيز در آنجا وجود دارد.
استانها و نواحي: کشور کانادا دارای ۱۰ استان و ۳ قلمرو و کلا به ۵ منطقه اصلی به نامهای Atlantic، Prairies, North, Central و West Coast تشکيل شده است. فرهنگ و جمعيت هر يک از اين بخشهای کانادا متفاوت بوده و چهره ای زیبا از چند فرهنگی کانادا ترسیم کرده است.
Atlantic یا منطقه آتلانتيک: ازمجوعه استانهای Nova Scotia, New Brunswick, Prince Edward Island و Lanrador & NewFounland تشکيل شده و ماهيگيري، کشاورزی، جنگلداری، استخراج معدن و توريست از مهمترين فعاليت های منطقه آتلانتیک به شمار ميرود.
Central Canada یا کانادای مرکزی: از مجموعه استانهای Ontario و Quebec تشکيل گشته است. اين منطقه پرجمعيت ترين ناحيه در کشور کانادا است. انتاريو و کبک مجموعا بيشترین سهم از تولید محصولات کانادا را دارا هستند.
Prairies یا منطقه فلات: از مجموعه استانهای Manitoba، Saskatchewan و Alberta تشکيل شده است. بیشتر زمینهای این ناحیه صاف و بارور میباشند و برای کشاورزی ایده آل هستند. همچنین این مناطق غنی از منابع انرژی میباشند. این منطقه از کوههای راکی آغاز شده و در غرب آلبرتا به پایان میرسد. سلسله جبال راکی شامل بلندترین قلل آمریکای شمالی میباشند.
West Coast یا سواحل غربی: شامل استان British Columbia است که به دلیل دامنه ها و جنگل های بسار زببایش مشهور میباشد. منابع طبیعی این استان از قبیل چوب و ماهیگیری برای اقتصاد کشور بسیار مهم میباشد. ميوه کاری و توريسم از ديگر فعاليتهای مهم اين استان ميباشد.
North یا منطقه شمال: این منطقه از مجموعه سه سرزمین کانادا تشکیل شده و شامل Yukon ، Northwest Territories و Nunavut است. این منطقه یک سوم از زمینهای کانادا را تشکیل میدهد. از منابع مهم این منطقه میتوان به نفت، گاز طبیعی، طلا، روی و سرب اشاره کرد.
استانهای کانادا استقلال بيشتري نسبت به نواحي دارند و مسئوليت برنامه هاي اجتماعي از قبيل برنامه هاي بهداشتي، آموزشي و رفاهي را بر عهده دارند. در كل كانادا شرايط اقتصادي مطلوبش را مديون همين استانهاست به طوريكه درآمد اين ۱۰ استان با هم از درآمد دولت مركزي (فدرال) بيشتر است. اگرچه استان ها هر يك براي خود سياست گذاري مي كنند اما همگي تحت نظارت دولت فدرال هستند. به طور مثال با نظارت دولت طرح يكسان سازي حقوق و درآمدها در تمامي استانها به اجرا درآمده به طوريكه ميزان ماليات در هر استان با ميزان درآمد در همان استان همخواني دارد و عدالت بين استانهاي ثروتمندتر و استانهاي كم درآمدتر برقرار شود.
ده استان كانادا عبارتند از:
- آلبرتا
- بریتش کلمبیا
- مانیتوبا
- نیوبرانزویک
- نیوفالند و لابرادور
- نوا اسکوشیا
- انتاریو
- جزیره پرینس ادوارد
- کبک
- ساسکچووان
و سه ناحیه کانادا عبارتند از:
- ناحیه شمال غربی
- نوناووت
- یوکان
مهاجرت ایرانیان: کشور کانادا هرساله هزاران مهاجر جديد میپذیرد. شرايط خوب تحصيلي، کاري، و رفاهي در کانادا در مقايسه با ساير کشورهاي جهان اين کشور را به مقصدي مطلوب براي مهاجرين بدل کرده است. سابقه مهاجرت ايرانيان به کانادا به سال‌هاي اول قرن بيستم و عمدتاً بعد از جنگ جهاني دوم مي‌رسد، زماني که تنها 12 نفر ايراني در اين کشور زندگي مي‌کردند و اين رقم به‌تدريج افزايش يافت.
اما نخستين موج واقعي مهاجرين ايراني در سال ١٩٧٠ به کانادا رسيد، و از آن به بعد يعني تا سال ١٩٧۸رقم مهاجرين از ١٠٠ نفر در سال به ٦۰۰ نفر در سال رسيد. بعد از سال ١٩٧۸ تعداد مهاجرت‌ها به چند هزار نفر در سال رسيد و اين روند همچنان ادامه دارد. به لحاظ آماري، بعد از آلماني‌ها، ايراني‌ها دومين گروه بزرگ مهاجران تحصيل‌کرده در کانادا را تشکيل مي‌دهند.
ميانگين سني اکثر مهاجران تا ۳٩ سال است و تنها درصد بسيار کمي يعني حدود هفت درصد از آنان بالاي شصت سال دارند. ايراني‌ها در کانادا بسیاری مراکز فرهنگی شامل مدرسه‌هاي فارسي، اتحاديه مهندسين و معماران ايراني مقيم کانادا، مرکز فرهنگي ايرانيان و بسياري مراکز ديگر را تشکيل داده‌اند. براي ايرانيانِ متقاضيان مهاجرت که به زبان فرانسه تسلط دارند، بخش "کبک" شرايط ويژه‌اي در نظر گرفته است البته دانستن زبان ديگري مثل فرانسه علاوه بر انگلیسی و به عبارتي دوزبانه بودن نيز سبب گرفتن امتيازات بالاتر هم برای مهاجرت و هم برای استخدام در کانادا مي‌شود.
علاوه بر زيبايي و محيط زيست سالم، کانادا به جهت داشتن فرهنگهاي مختلف قومي و نژادي و برخورد يکسان همه آنها از حقوق و آزادي ها به خود مي بالد. چرا که تنها يک دموکراسي با ثبات، توانايي ارائه چنين حقوقي را داراست .علاوه بر استاندارد بالاي سطح زندگي در کانادا , برخورداري از امنيت حتي در مراکز بزرگ شهري، خدمات پزشکي عمومي و رايگان، سيستم بانکي بسيار منظم، آموزش و پرورش و تحصيلات دانشگاهي مدرن و همچنين فرصت طلايي جهت ايجاد بيزينس هاي موفق باعث شده که اين کشور همواره خواستگاه مهاجرين بوده و باشد.